دو اصلاح مهم مربوط به مصارف بودجه هست که عبارتند از: تملک دارایی سرمایهای؛ و اعتبارات هزینهای. دارایی سرمایهای هزینهای است که در آینده به سرمایه دولت بدل میشود. برای مثال ایجاد بنایی تازه، تهیه تجهیزات مورد نیاز و یا طرحهای توسعه از جمله موارد تملک دارایی سرمایهای است. به زبان ساده میتوان آن را هزینه عمرانی نامید. از سوی دیگر اعتبارات هزینهای هزینههای جاری دولت را در بر میگیرد؛ از جمله حقوق و دستمزد، هزینههای آب و برق، تلفن، انرژی و اینترنت و امثال آن.
دولت هرسال بودجهای را به استانها اختصاص میدهد که شامل هر دو نوع هزینه میشود. استانها معمولاً درآمد خودشان را نیز دارند که اعتبارات لازم برای این نوع مصارف را فراهم میکند. بدین ترتیب بودجه استان هم صرف مخارج روزمره استانداری و نهادهای ذیربط میشود و هم صرف عمران و توسعه استان، شهرستانهای آن و شهرها و روستاهای استان میشود. بودجه عمرانی استان یکی از منابع تأمین بودجه طرحهای محلی شهرها و روستاها نیز است. از این رو بودجه عمرانی استان تأثیری مستقیم بر زندگی شهروند ساکن استان دارد.
این مجموعه دادهنما کل بودجه عمرانی استانهای کشور - یعنی مجموعه بودجهای که از طریق دولت تأمین شده و بودجهای که از محل درآمدهای استان تأمین میشود - را با بودجه سال ۱۴۰۲ برخی سازمانهای حکومتی که به مجلس یا دیگر نهادهای انتخابی کشور پاسخگو نیستند مقایسه میکند.
دیگر دادهنماهای این مجموعه:
- مروری بر بودجه سال ۱۴۰۲ کل کشور: سازمان تبلیغات اسلامی به چه کسی پاسخگو است؟
- مروری بر بودجه سال ۱۴۰۲ کل کشور: سازمان بسیج مستضعفین به چه کسی پاسخگو است؟
این نهادها تشکیلات، پرسنل و هزینههایی دارند که از بودجه عمومی کشور تغذیه میشوند بدون آن که مردم راهی برای نظارت بر عملکرد یا مخارجشان داشته باشند.
نهادهای اسلامی و حوزوی بسیاری هستند که خاکستری عمل میکنند و کمتر کسی از ساز و کارشان سر در میآورد. دو نمونه از این نهادها «شورای عالی حوزههای علمیه» و «مرکز خدمات حوزههای علمیه» است. این نهادها وقتی جالب توجه میشوند که بودجه عظیمشان با بودجه دیگر دستگاههای اداری در کشور مقایسه شوند. برای مثال، مجموع بودجه این دو نهاد تقریبا برابر با مجموعه بودجه عمرانی پنج استان بزرگ کشور است. دادهنمای زیر این معادله را ترسیم کرده است.