مقدمه
تعریف "مخاطب" به همان سادگی است که تصور میکنید: گروهی از مردم که قصد دارید با آنها صحبت کنید. در وسائل ارتباط جمعی، نظریه بر این است که مخاطبان را به گروههای مختلف بخشبندی کنیم - جوان یا پیر، تحصیلکرده یا بیسواد، شهری یا روستایی و غیره - و سپس پیام را متناسب با شرایط و موقعیت آنها بپرورانیم. همانگونه که در درس قبل گفته شد، این تمرکز دقیق بر زیر مجموعههای جمعیتی، همان چیزی است که بهعنوان هدف قرار دادن مخاطب شناخته میشود.
تنها با شناخت مخاطب و دانستن منافع، ارزشها، امیدها و مشکلات او میتوانید پیامی بسازید که طنین واقعی صدای او باشد. موثرترین روش برای شناخت مخاطبان این است که عضوی از گروه آنها باشید. برای مثال زنی که قربانی سوء استفاده خانوادگی شده یا یک فعال دانشجویی که زندانی شده میتوانند مدافعان بهتری برای حقوق بشر باشند تا کسانی که قربانی نقض حقوق بشر نبودهاند.
نکته مهم دیگر این است که علاوه بر برقراری ارتباط منظم با مخاطب و فرستادن پیام به او، باید به حرف او نیز گوش داد. درک نگرانیها، ارزشها و منافع، مخاطب شما را تبدیل به یک سخنگوی معتبر کرده و به شما اجازه میدهد تا به شکل موثرتری با مخاطب سخن بگویید.
در حالی که مجبورید گروههای هدف گوناگونی را شناسایی کنید، بهترین راه برای پرورش پیام این است که تصور کنید قرار است فقط با یک نفر حرف بزنید. شخصی سازی پیام برای یک فرد، همیشه بهترین روش برای برقراری ارتباط بوده است.